سعی کن تا « ذهنت » را باز نکرده ای ، « دهانت » را هم باز نکنی.

شارژ هفته
شارژ ۱۱ گرگ ها گوزن‌های بدشانس رو نمی‌کشند؛ اونا گوزن های ضعیف رو می‌کشند! (از فیلم رودخانه ویند)
اینجا شارژ های هفتگی را جمعه به جمعه می نویسم.
دنبالم کن!
ثبت رایانامه در خبرنامه
ثبت شماره در خبرنامه

کار گروهی محال است .

تا به حال اندیشیده اید که یکی از بزرگ ترین موانع مسیر « تحول حوزه » همین استبدادِ فکری ماست . هر کدام از ما برای خود تحولی مخصوص خودمان تعریف کرده ایم و به همان سمت رفته ایم و حرف دیگران را هم قبول نداریم .

شاید شما هم به این آفت بزرگی که گریبان گیر همه ی ما حوزوی هاست ( از باب غلبه ) شده باشید . در جمع ما « همه صاحب نظرند . »  ، « همه مجتهدند . » ، « همه وظیفه ی خودشان را تشخیص داده اند . » و …

هیچ گاه نمی توانیم وظیفه ها ، افکار ، دیدگاه ها و نظرات خودمان را با یکدیگر جمع کنیم یعنی نمی توانیم در مقام عمل و اجرای نظرات ، اتفاق پیدا کنیم و از خود گذشتگی داشته باشیم . حتی در کوچک ترین مسائل نظری و عملی دو دسته و یا ده دسته و یا حتی چند ده دسته شده ایم که این از جمله امتیازات حوزه های علمیه است اما هر کداممان دیگری را به راحتی سرزنش می کند و خود را « عقل کلّ » گیتی می داند .

شاید باید علت نا به سامانی های سیاسی ، فرهنگی و فکری خودمان را نیز در همین موضوع بیابیم .

تا به حال اندیشیده اید که یکی از بزرگ ترین موانع مسیر « تحول حوزه » همین خودرأیی و استبدادِ فکری ماست . هر کدام از ما برای خود تحولی مخصوص خودمان تعریف کرده ایم و به همان سمت و سو رفته ایم و حرف دیگران را هم قبول نداریم .

به نظر می رسد که « کارِ گروهی » ، یک مهارت اکتسابی است . راه کسب مهارت های اکتسابی هم مشخص است . حتی در مهد کودک ها و دبستان ها این مهارت را با تمرین نهادینه می کنند . اما چرا ما با وجود این همه تمرین کار گروهی ، نظیر مباحثه ، هنوز هم نتوانسته ایم صاحبِ این مهارت شویم ؟!!

شاید ذهن ما از لحاظ تئوریک و ساختاری ، عادت به کار گروهی ندارد . شاید آن قدر به قیل و قال ها و اختلافات عادت کرده ایم که دیگر درک این مفهوم برایمان دشوار است . شاید ذهن ما شاکله ی اصلی خود را از مغنی و لمعه ( با آن همه اختلافات ) گرفته است !

شاید هم مشکل اخلاقی داریم ! شاید آن قدر روحمان به حسادت و خود برتر بینی عادت کرده است ، که توان تحمل نظر دیگران را ندارد .

البته نا گفته نماند که این مساله به نظر می رسد که نه فقط در حوزه های علمیه و نه فقط در نهاد های آموزشی ، بلکه در تمام جامعه ی ایرانی و یا شاید بهتر باشد بگویم فرهنگ ایرانی جا دارد !

  • من برای نظر شما و آزادی نظر شما احترام فراوان قائلم . نظر شما در این پایگاه ، بلافاصله منتشر می شود.
  • چنان چه آدرس رایانامه ی خود را وارد نمایید ، از پاسخ بنده آگاه می شوید.

از لطفتان سپاسگزارم
دیدگاه دیگران
  1. sadaf3d

    مطلب خوبیه ، فقط شما هم با نوشتن این مطلب ما رو از خودتون جدا کردید . تو خطهای “به نظر می رسد که « کارِ گروهی » ، مهارتی است اکتسابی . راه کسب مهارت های اکتسابی هم مشخص است . حتی در مهد کودک ها و دبستان ها این مهارت را با تمرین نهادینه می کنند . اما چرا ما با وجود این همه تمرین کار گروهی ، نظیر مباحثه ، هنوز هم نتوانسته ایم صاحبِ این مهارت شویم ؟!!” مخصوصا مهد کودک و این حرفا . یه جور گفتید انگار مثلا ما که تو دانشگاهیم خیلی کار گروهی بلدیم؟؟ البته این برداشت من بود . راستی ، خدا پدر و مادر جومی رو بیامرزه . داشتم دنبال یه مطلب میگشتم که به سایت شما برخوردم . برام جالبه که شما یه سایت با این درجه خوب تونستید راه بندازید . البته به نظرم بازدیدتون هنوز کمه . در هر صورت امیدوارم پاسخ شما بتونه استارت و مصداقی باشه برای وحدت حوزه و دانشگاه . راستی، بنده داشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه تهران هستم و در خدمتگذاری حاضرم .

    • امیر کریمی گنابادی

      سلام . من هم از آشنایی با شما خوش حالم . من چون خیلی با فضای دانشگاهی ها آشنا نبودم ، نخواستم که قضاوتی بکنم اما در نسخه ی جدید سایت این مطلب هم افزوده شد . خوش حال میشم که در خدمتتون باشم . موفق باشید …

  2. جواد

    سلام .
    برام جالب بود .

  3. محمد

    بعد از تشکر و باقی تعارفات به ذهن می رسد این ادعی که در بین علماء اتفاق نداریم با وجود این همه اجماع که ما داریم رد می شود و اساسا آنچه بد است این است که در جریان اجراء با هم اختلاف کنیم و الا اختلاف در امور علمی ارزشی است که در مجامع آرمانی ، دنبال آن هستند.

    • امیر کریمی گنابادی

      با سلام .
      به نظر می رسد همان طور که حضرتعالی فرموده اید ، اجماع ها فراوان است و این بسی جای تحسین دارد اما آن چه زشت و قبیح است و باید تقبیح شود ، عدم پذیرش سایر نظرات و استبداد فکری است . ضمن قبول اشکالاتی که فرموده بودید ، متن را به صورت مختصر اصلاح کردم . امید است اشکالات مذکور رفع شده باشد . با تشکر …

  4. mojtaba

    سلام دوست من.
    واقعا چه خوشحال میشم که فعالیت و تلاش شما رو میبینم 🙂
    یه پیشنهاد:اگه میتونید تو سایتتون یه مشاوره آنلاینی چیزی قرار بدید تا آدمایی مثل من بتونن از آدمایی مثل شما دور نمونن.ماهایی که دائم غرق گناهیم و هزارتا رذیله اخلاقی دیگه.خدایا کمکمون کن 😥

    • امیر کریمی گنابادی

      با عرض سلام و ارادت خدمت دوست عزیز ؛ از این که وب گاه اینترنتی بنده را قابل دانستید ، بسیار متشکرم . پیشنهاد جالب توجه شما را بررسی میکنم . باز هم منتظرتان هستم . در ضمن شکستِ نفسی هم نفرمایید 🙂

  5. مهدی

    سلام یک سؤال
    دستی که آستین نداره دست کیه؟
    مگه تو حوزه هم کسی آستین کوتاه می پوشه؟!

    • امیر کریمی گنابادی

      با سلام و ارادت فراوان .
      تصویری که در این مقاله آمده متعلق به حوزه ی علمیه نیست و در واقع بیان گر این موضوع بوده که افراد از نژاد های مختلف ، تفکرات مختلف و سلایق مختلف باید بتوانند با یکدیگر کار گروهی داشته باشند . از طرفی پوشیدن لباس آستین کوتاه در حوزه ی علمیه هم ممکن است . آستین کوتاه پوشیدن که جرم نیست ! 🙂

  6. علی صادقی

    سلام
    آن چه نوشته اید درد دل من هم هست. ممنون

  7. سمیرا

    آقا من یه بار تو یه کار گروهی با دو نفر هم گروه شدم بهشون میگفتی فلان روش غلط بوده این طوری به جواب میرسیم ، بهشون برمی خورد .
    چشتون روز بد نبینه تا مغز استخون منو حرص دادن . خدا ازشون نگذره خیلی اذیتم کردن برا همینه که الان به این نتیجه رسیدم که اگه هم گروهیت یه ادم فهمیده و در حد خودت باشه و فکرش باز باشه کارگروهی خوبه ولی درغیر این صورت بهتره تنها کار کنی کمترم حرص میخوری . مخصوصا تو جمع دخترونه یه کم از گل نازکتر حرف بزنی دیگه همه چی تمومه .

    • امیر کریمی گنابادی

      سلام. حق با شماست .
      درسته که شما فرمودید « چشمتون روز بد نبینه » ولی اتفاقاً از این روز های بد دیده ام !!

  8. داود

    سلام علیکم. برای طرز فکر شما در این مورد و شاید هم برای اوضاع نابسامانی که شما در اون رشد کردید متاسفم .
    نمیدونم حسی رو که تو ذهنم هست رو چطور ابراز بکنم اما در همین حد میگم که از این دلنوشته شما فهمیده میشه که دنیای شما خیلی کوچیکه وشاید بهتر باشه کمی بیشتر و بهتر از فضای حوزه مطلع بشین .
    دقیقا بر خلاف تجربه وعقیده شما گروه های خیلی خوب وارزشمندی (در سطح طلبه ها) شکل گرفته و کاملا برعکس تصور شما دارن فعالیت میکنن.

    • امیر کریمی گنابادی

      سلام به دوست عزیزم . خوش آمدید .
      به قول آقای زائری ، « قدم کلیک هایتان بر چشم » .
      بنده نظر حضرت عالی را در مورد تشکیل گروه های سازمان یافته در سطح طلاب می پذیرم . خود بنده نیز بار ها در این فضا های گروهی با دوستان خود همکاری کرده و نتیجه های جالبی گرفته ایم اما همچنان معتقدم فضای غالب ، چیزِ دیگری است . البته زمان نگارش این مطلب ، سال ۱۳۸۹ می باشد و از آن زمان تا کنون ، تغییرات گسترده ای را شاهد بوده ایم . ( نمونه اش گروهی که خود حضرتعالی در آن فعالیت می کنید و در سال ۱۳۹۱ تاسیس شده است . ) اظهار لطف و نظرتان بنده را بسیار مشعوف کرد .

  9. مريم

    ید الله مع الجماعه .

  10. حمید

    سلام دوست عزیز. مطلبتون جالب بود. من ی درخواستی ازتون دارم شما گفته های دکتر شریعتی را درباره برتری شیوه آموزشی حوزه بر دانشگاه را دارید؟من خیلی گشتم ولی نتونستم به اصل گفته ها دسترسی پبدا کنم

    • امیر کریمی گنابادی

      سلام بر شما .
      لطف دارید .
      متاسفانه ندارم اما اگر ممکن هست ، یک آدرس رایانامه از خودتون برای بنده بفرستید ؛ تا در صورت دسترسی به مطلبی که فرمودید برایتان ارسال کنم .
      مانا باشید …