
اخلاق سایبری (۱) : هویت و سرقت هویت
همه ی ما در زندگی حقیقی خودمان با مجموعه ای از ارتباطات…
اگر از خدا پروا کنيم ، اميد است که زود ، « پر » ، « وا » کنيم.
دنیای عجیب و غریبی است این « دنیای ارتباطات » . در دنیای ارتباطات ، دیگر « انزوا » معنایی ندارد . هر چه باشی ، کارمند ، کاسب ، دانشجو ، طلبه ، عصری است که چه از روی خوشحالی و چه از روی ناراحتی باید گفت که « ارتباطات مجازی و سایبری » جایگزین بسیاری از ارتباطات فیزیکی شده است .
پدیده ای که اگر چه مشکلات بزرگی را برای جوامع بشری به ارث گذاشته اما بسیاری از مشکلات را از سرِ راه آنان برداشته است . اگر مردم را « نِت نِشین » کرده ، اگر مردم را « سرد » کرده ، حتی اگر مردم را « بی دین » کرده ( که من زیاد قبول ندارم ) و آنان را در « مواجهه ی با شبهات فراوان » قرار داده ، اما آنان را « بزرگ تر » کرده ، آنان را « آزاد » کرده و فرصتی بزرگ برای « توسعه ی فکر و اندیشه » در اختیارشان گذاشته است . باید قبول کرد که هر جا رشد و پیشرفتی بوده ، در سایه سار شیرین آزادی بوده و اینترنت ، فضایی آزاد برای بیان دیدگاه ها ، افکار و نظرات ، و آشنا شدن با دنیایی از تفکرات دیگران و دیدگاه های ارزشمند و قابل اعتنای آنان است . باید قبول کرد که اینترنت ، « بُعد مسافت » را برای ما بی ارزش کرده است .
اینترنت در واقع برای تضارب و انتقال افکار پدید آمده و برای گسترش معلومات و دانسته های بشر ؛ چنین چیزی چطور می تواند ماهیت شیطانی داشته باشد ؟ خدا نور است و علم هم نور است . اینترنت هم به نوبه ی خود ، نور است اما باید راه های استفاده ی صحیح از آن را دانست .
چرا همان گونه که اخلاق اجتماعی ، اخلاق دوستی ، اخلاق کاری ، اخلاق طلبگی و علم آموزی داریم ، « اخلاق سایبری » نداشته باشیم ؟! اصلاً همین موضوع می تواند رسالتی شود بسیار بسیار بزرگ تر از آن رسالت های پوشالی که به دور خودمان بافته ایم .
دیگر ، نگرش همواره منفی و نسبتِ « شرّ مطلق » دادن به اینترنت و دیگر دستاورد های ارتباطی جدید بشر وارد نیست بلکه همه ی آن ها پدیده هایی هستند ما بین « خیر مطلق » و « شرّ مطلق » .
به هر حال بگذریم …
از نوجوانی وبلاگ نویسی می کردم . روزگاری وبلاگ من برو بیایی داشت برای خودش . اما گذشت و وارد حوزه ی علمیه شدم . « خلعِ سلاحِ سایبری » شدم . به اینترنت فقط در حدّ رفت و آمد به کافی نت دسترسی داشتم اما کم کم شرایط بهتر شد . اندک اندک نمونه هایی از حضور طلبه ها را در فضای سایبری دیدم ! « حوزه نیوز » را دیدم ، « رسا نیوز » را دیدم ، « طلبه بلاگ » را دیدم ، « اجتهاد » را دیدم . ( علاوه بر این ها وبلاگ های فراوانی را هم می دیدم که توسط طلاب به روز می شود . )
با چند تن از دوستانم تصمیم گرفتیم یک پایگاه اینترنتی راه اندازی کنیم تا جایی باشد برای اجتماع مجازی ( سایبری ) طلبه ها . ایده ی جالبی بود . مثل تمام طلاب جوان دیگر ، خیلی آرمان گرا بودیم . پایگاهی راه اندازی کردیم به نام « پایگاه بزرگ طلبه ها » و خودمان نام اصلی آن را گذاشتیم « جامعه ی مجازی طلاب » . اندک اندک اما از شور و هیجانمان کم شد . به هر حال من هم طلبه بودم ! درس و بحث داشتم ، مدرسه داشتم ، شهریه ی ناچیزی داشتم و دوستانم هم همین طور بودند . خلاصه این که بی خیالش شدیم . شاید در آینده فعال تر شود .
بعد از مدتی به این نتیجه رسیدم که وب گاه مستقلی برای خودم راه اندازی کنم ، یعنی همین پایگاهی که شما اکنون مشاهده می کنید . ( البته وب گاه من از سال ۹۰ راه اندازی شد ولی در حال حاضر شما نسخه ی دوم آن را مشاهده می کنید که در سال ۹۴ با همت برادرم ، علی کریمی طراحی شد . )
بناست این جا مکانی باشد برای اندیشه ها و اندیشیدن ، برای افکار و تفکر ، برای نظرات و نظریه پردازی … خیلی برای این وب گاه وقت گذاشتم .
این بود قصه ی راه اندازی این وب گاه
پیشاپیش باید بگویم که اگر دیدید که آن طور که شایسته است « به روز » یا به قول معروف تر ، Update نمی شوم ، بدانید که درگیری ها و دغدغه ها فراوان است . پیشاپیش عذرخواهی میکنم .
ناگفته نماند که در طراحی جدید وب گاه مواردی هست که شاید بهتر باشد بدانید :